عاشقانه: هر آنچه كه عاشقان پيش از ازدواج بايد بدانند

مشاوره در زمينه قبل از ادواج و درمان مشكلات فردي نامزدان

پنجشنبه ۱۰ اسفند ۰۲

تحقير شدن در رابطه ، با احساس حقارت در رابطه چه كار كنيم؟

تحقير شدن در رابطه ، با احساس حقارت در رابطه چه كار كنيم؟
احساس تحقير شدن در رابطه يكي از مشكلاتي مي باشد كه بر روي روابط عاطفي تاثير بسياري مي گذارد و به آن آسيب وارد مي كند، اين احساس باعث مي شود تا فرد اعتماد به نفس خود را از دست بدهد و نتواند آن طور كه دوست دارد در زندگي خود عمل كند.
عوامل مختلفي مي تواند باعث به وجود آمدن احساس حقارت در رابطه عاطفي شود كه عبارت اند از اختلاف سطح تحصيلي يا طبقاتي، وجود مشكلاتي در سبك شخصيتي طرفين و نداشتن مهارت هاي ارتباطي نمونه اي از اين عوامل مي باشد.
اگر شما در رابطه اي قرار گرفته ايد كه احساس مي كنيد تحقير مي شويد و براي تلاش مي كنيد تا احساسات منفي شما بهبود يابد مي توانيد اين مقاله را مورد مطالعه قرار دهيد، مطالب آن مي تواند براي شما مفيد باشد.


چه چيزي باعث احساس تحقير شدن در رابطه مي شود؟رابطه سالم باعث مي شود تا فرد بهداشت رواني سالمي داشته باشد و بر روان او تاثير بسياري مي گذارد، زماني كه رابطه سالم باشد افراد مي توانند صادقانه و بدون قضاوت با يكديگر ارتباط برقرار كنند اما زماني كه طرفين احساس كنند تحت نظر و كنترل مي باشند و همه رفتار هاي آن ها مورد ارزيابي قرار مي گيرد ديگر نمي توانند خود واقعي شان را در رابطه  نشان دهند و دائما تلاش مي كنند نقش بازي كنند و خود را پنهان نگه دارند.
در اين شرايط فرد هنگامي كه با ارزيابي هاي منفي رو به رو مي شود اعتماد به نفس او تا حد زيادي كاهش مي يابد و در نتيجه احساس حقارت و پوچي به او دست مي دهد.
علاوه بر قضاوت و ارزيابي هاي نا به جا در رابطه عواملي ديگري وجود دارد كه مي تواند احساس تحقير شدن را رابطه را در فرد ايجاد كند براي مثال بسياري از افراد شخصيتي شكننده دارند و اعتماد به نفس آن ها پايين مي باشد و هر حرف و حركتي را به خودشان مي گيرند و به عنوان تحقير شدن تعبير مي كنند در اين شرايط مشكل از طرف مقابل نمي باشد بلكه ساختار رواني فرد مشكل دارد كه به همه چيز نگاه منفي دارد و آن را به عنوان يك تهديد تلقي مي كند.
در بسياري از اوقات احتمال دارد احساس حقارت در رابطه دوستي يا با شريك عاطفي به قدري زياد باشد كه فرد ديگر قادر نباشد رابطه عاطفي خود را ادامه دهد، در اين شرايط بهتر است با مشاور و روانشناس صحبت شود تا فرد بتواند تصميم درستي بگيرد.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-تحقير شدن در رابطه ، با احساس حقارت در رابطه چه كار كنيم؟

روانشناسي اعتماد به نفس از دست رفته

اعتماد به نفس از جمله مسايلي است كه ذهن افراد زيادي از جامعه را به خودمشغول كرده است.

كمتر كسي را مي توانيد ببينيد كه دغدغه اي در مورد اعتماد به نفسش نداشته باشد. بسياري از فعاليت هاي روزانه، پيگيري صفحات مجازي، خواندن كتاب ها و مجلات و ملاقات با افراد متخصص به اين منظور صورت مي گيرد.

كه فرد بتواند اعتماد به نفسش را بالا ببرد و از شر ويژگي هايي مانند عدم خودپذيري، خجالتي بودن و كمرويي نجات پيدا كند.

از آنجا كه كمبود اعتماد به نفس مي تواند جوانب مختلف زندگي از جمله ازدواج، ارتباطات، انتخاب شغل و موفقيت تحصيلي را تحت تاثير قرار ده.

به جرات مي توان گفت سرمايه گذاري براي رشد اعتماد به نفس ارزش مندترين سرمايه گذاري عمر خواهد بود.

اگر شما هم جزء اين دسته از افراد هستيد، ممكن است بگوييد تا به حال بيش از ده ها كتاب خوانده ام، به متخصصان زيادي مراجعه كرده ام  اوضاع هيچ تغييري نكرده است.

با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با كد قفل گشاي داستان اعتماد به نفس و چگونگي اصلاح آن بيشتر آشنا كنيم.

۱- بپذيريد كه اعتماد به نفس پاييني داريد.

تنها رمز موفقيت در غلبه بر كمبود اعتماد به نفس آن است كه خودتان را همانگونه كه هستيد بپذيريد.

بپذيريد كه فردي با اعتماد به نفس پايين هستيد. ممكن است در بعضي جمع ها خجالت زده شويد و يا گونه هاي تان از خجالت سرخ شود.

ممكن است صدايتان بلرزد و يا نتوانيد آنگونه كه بايد با ديگران ارتباط برقرار كنيد.

ممكن است از اين توصيه تعجب زده شويد اما واقعيت ان است كه وقتي خودتان را آنگونه كه هستيد، باور نداشته باشيد.

هر لحظه در تلاش خواهيد بود تا نقص هاي تان را بپوشانيد و اين تلاش بي ثمر، نقاط ضعفتان را بيش از پيش نمايان كرده و انرژي تان را تحليل خواهد برد.

وقتي تلاش مي كنيد تا خودتان را به گونه اي كه نيستيد نشان دهيد، بخش زيادي از انرژي رواني تان در مخفي كاري و نمايش صرف خواهد شد و اين مساله شما را خسته و وامانده مي كند.

پس بهتر است بپذيريد كه در حال حاضر اعتماد به نفس بالايي ندرايد و شما تنها فرد روي كره ي زمين نيستيد كه با اين مشكل مواجه ايد.

۲-دست از نشخوار ” من كافي نيستم برداريد”.

شكايت رايج بسياري از مراجعه كنندگان به مراكز مشاوره آن است كه احساس مي كنند براي حل مشكلات زندگي شان به قدر كافي قوي و با كفايت نيستند.

اين افراد دايما نياز دارند تا فردي از بيرون به آن ها يادآور شود كه قوي و كافي هستند و مي توانند از پس مسايل و مشكلات شان بر آيند.

اگر جزء اين دسته از افراد هستيد، بهتر است يك بار براي هميشه با خودتان خلوت كنيد و به خود متذكر شويد كه اوضاع به قدري كه فكر مي كنيد هم بد نيست.

ممكن است نوعي از تفكر كمال گرايانه باعث شده باشد تا خودتان را به صورت مشروط بپذيريد و تا نرسيدن به استانداردهاي اساسي تان احساس حقارت و ضعف كنيد.

در اين صورت لازم است بدانيد كه كمالي كه به دنبال آن هستيد، سرابي بيش نيست.

بر اساس مكتب اصالت وجود، انسان هر لحظه در حال تغيير، رشد و جوانه زدن است و كمال واقعي در همين مساله نهفته است.

بنابراين در صورتي كه در هر لحظه بتوانيد بهتر از لحظه ي قبل عمل كنيد، شما كامل هستيد و به چيز بيشتر از آن احتياج نداريد.

بهتر است دست از معيارهاي سخت گيرانه، سطح بالا و غير واقعي برداريد و خودتان را با هر لحظه قبل مقايسه كنيد و از تغييرات هرچند جزيي بر خود بباليد.

در صورتي كه در اين امر موفق شويد، افكار سرزنش گرانه ي ” من كافي نيستم” از بين خواهند رفت و هر لحظه از تغيير و رشد خود، راضي ترخواهيد بود.

۳- در جهت اصلاح برآييد.

ممكن است براي تان اين سوال ايجاد شود كه پذيرفتن خود به عنوان فردي دمدمي، وسواسي، زودرنج و يا بدون اعتماد به نفس چه دردي را دوا خواهد كرد؟

به عبارت ديگر اين روش چگونه به حل مشكل اعتماد به نفس مي انجامد؟

فردي را تصور كنيد كه از مشاهده ي صورت كدر و پر از جوش خود در آينه واهمه دارد.

او هرگز براي ديدن چهره اش در مقابل آينه درنگ نمي كند و سريعا دست به كار استفاده از انواع وسايل آرايشي مي شود تا ايرادات پوستي اش را بپوشاند.

با پيشرفت ابزارهاي آرايشي ممكن است تا حد زيادي نيز موفق به اين كار شود اما هر لحظه ترس آن را دارد كه مبادا آرايشم خراب شود و همه چيز نقش بر آب گردد.

راه حل اساسي مشكل چنين فردي در آن است كه بتواند براي دقايقي خودش را در آينه ببيند، نقاط ضعف اش را بپذيرد و سپس تلاش كند تا با رو هاي مناسب و اصولي، مشكلات پوستي اش را رفع و رجوع كند.

اين مثال به شما كمك مي كند تا دريابيد، پذيرفتن نقص ها چگونه مي تواند در حل مشكل موثر واقع شود.

در اين لحظه مي توانيد نقاط ضعف خود را با ديدگاهي مشاهده اي بر روي كاغذ بياوريد و براي حل آن ها برنامه ريزي كنيد.

ممكن است از خودپنداره ي جسمي و وضع هيكل تان راضي نباشيد.

هيچ ايرادي ندارد.  نيازي به سرزنش و توبيخ نيست.

كافي است تا براي حل مساله دست به كار شويد و در اولين فرصت به باشگاه ورزشي سر بزنيد.

منبع: مركز مشاوره و روانشناسي ايران-روانشناسي اعتماد به نفس از دست رفته


از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

اسكيزوتايپال به معناي عجيب و غريب است. حتي اگر با اين اختلال آشنا نباشيد، با مشاهده ي افكار عجيب و غريب، رفتارهاي عجيب و ظاهر متفاوت فرد مبتلا متوجه خواهيد شد كه با يك اسكيزوتايپال مواجه هستيد.
ممكن در صحبت هاي او با ادعاهايي خراقي و نامتناسب با فرهنگ خودش مانند قدرت تله پاتي، سفر به ماه، كشف بعد چهارم و موارد عجيب و غريب مشابهي رو به رو شويد كه كاملا خرافي و خلاف واقع است.
به عنوان مثال ممكن است در بين مردم عادي باورهاي خرافي مانند “به هم زدن قيچي باعث دعوا مي شود” از زمان هاي گذشته به جا مانده باشد اما تفكر فرد مبتلا به اين اختلال، از مجموعه ي بسيار زيادي از اين باورها تشكيل شده است كه عميقا به آن ها معتقد است.

اختلال شخصيت اسكيزوتايپال – مشاوركوافراد با اختلال شخصيت اسكيزوتايپالچنين فردي معتقد است دلايل همه ي رفتارهاي را از قبل پيشگويي مي كند، ديگران با او خصومت دارند، از قدرتي ماورايي براي اثرگذاري بر محيط برخوردار است و مي تواند با افكار جادويي اش ديگران را تحت تاثير قرار دهد.   
اين افراد عحيب و غريب نيز مانند ساير مبتلايان به اختلالات شخصيتي از درمان قطعي برخوردار نخواهند بود و از طريق درمان هاي دارويي و روانشناختي همزمان، تنها علايم شان كاهش مي يابد.
با ادامه ي متن همراه باشيد تا شما را علل، نشانگان و روش هاي درماني اين اختلال شخصيتي بيشتر آشنا كنيم.
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟در صورتي كه حداقل ۵ مورد از علايم زير را در فردي به صورت همزمان مشاهده كنيد مي توانيد به اين مساله مشكوك شويد كه شايد او از جمله شخصيت هاي عجيب و غريب باشد.
اين آشنايي مي تواند در فرايند انتخاب هايي مانند ازدواج بسيار موثر واقع شود و شما را از تله ي بزرگي به نام اختلال شخصيتي رهايي بخشد.
اين علايم عبارتند از :سوء ظن مداوم و تفكر پارانوئيد (بدبينانه)عواطف محدود و نامتناسبرفتارهاي غير عادي و خاصظاهر عجيب و غريبنداشتن دوست صميميالگوي نافذ نقايص بين فردي و اجتماعياضطراب اجتماعي شديدي كه نه تنها با ادامه يافتن آشنايي كم نمي شود بلكه با افكار بدبينانه نيز همراه است.تفكر عجب و غريب و خرافه گرايي افراطيتكلم عجيب و غريب مانند پرداختن بيش از حد به حواشي، گفتار مبهم و استعاريتفكر و باورهاي سحر آميز موثر بر رفتار مانند سفر به ماه، تله پاتي و…
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟ مشاوركوآيا شخصيت عجيب و غريب همان اسكيزوفرني است؟شايد براي تان اين سوال ايجاد شود كه اين نوع اختلال با شخصيت اسكيزوفرني چه تفاوتي دارد.
در پاسخ بايد بدانيد اين دو اختلال همپوشاني زيادي با يكديگر دارند. با اين تفاوت كه بيماران اسكيزوفرني سوابقي از قطع ارتباط با واقعيت را نيز دارند اما در پيشينه ي اسكيزوتايپال ها شاهدي مبني بر قطع ارتباط با واقعيت ديده نمي شود.
بر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني، اسكيزوتايپال به عنوان “اختلال پيش اسكيزوفرني” و “شبه اسكيزوفرني” نيز شناخته مي شود.
به اين معنا كه با ادامه يافتن مي تواند منجر به قطع ارتباط با واقعيت و تبديل شدن به حادترين اختلال رواني يعني اسكيزوفرني شود.
همچنين نحوه ي تكلم در مبتلايان به اين اختلال قابل فهم است. به اين معنا كه همانند افراد اسكيزوفرن از كلمات بي ربط و غير منطقي كه اصطلاحا “سالاد كلمات” ناميده مي شود استفاده نمي كنند.
همچنين بر خلاف اسكيزوفرن ها كه مدام از شاخه اي به شاخه ي ديگر مي پرند، اسكيزوتايپال ها چنين حالتي را در گفتار نشان نمي دهند.  
بررسي ها نشان دهنده ي آن هستند كه اسكيزوتايپال ها علاوه بر تجربه ي توهم، غالبا به افسردگي نيز مبتلا هستند
آيا اسكيزوتايپال قابل درمان است؟اگرچه فاكتورهايي مانند افكار عجيب و غريب، باورهاي سحر آميز و رفتارهاي تعجب برانگيز از جمله نشانه هاي اصلي اسكيزوتايپال است اما فرد مبتلا به هيچ وجه افكار و رفتارهاي خودش را عجيب و غريب نمي داند.
به همين دليل در صورتي كه درمانگر رفتارهايي توام با قضاوت، مسخره كردن و يا نگرشي انتقاد آميز نسبت به بيمار داشته باشد، درمان به هيچ وجه پيش نخواهد رفت.
در چنين شرايطي فرد مبتلا با احتمال بسيار زيادي درمان را قطع مي كند.
به همين دليل توجه به اين مساله بسيار ضروري است.
در كنار درمان هاي روانشناختي، استفاده از دارو درماني به منظور كاهش افكار عجيب و غريب نيز ضروري است كه تا پايان عمر ادامه خواهد داشت.
ازدواج با محبوب عجيب و غريبعلي رغم نشانگان جادويي اين اختلال، ممكن است آشنايي با فردي كه از اين اختلال رنج مي برد، جالب نيز باشد.
شما با فردي مواجه مي شويد كه ادعاهاي زيادي دارد و در صورت عدم آگاهي ممكن است حتي به او وابسته نيز شويد.
آنچه ازدواج با محبوب عجيب و غريب را دشوار مي كند، افكار پارانويايي مدوام، انتساب به خود، و الگوي نافد ضعف در روابط فردي و اجتماعي است.
او نمي تواند با ديگران ارتباط اجتماع مطلوبي داشته باشد و دايما رفتارهاي ديگران را حمل بر توهين و تحقير مي داند.
اين فرد با هر يك از رفتارهاي تان به اين فكر مي كند كه مبادا برايش نقشه اي كشيده باشيد!
اما داستان زندگي با اين محبوب عجيب و غريب به همين جا ختم نمي شود.
اختلال شخصيت اسكيزوتايپال مشاوركو (2)لازم است بدانيد كه اسكيزوتايپال ها، ابدا به نظرات و عقايد ديگران بهايي نمي دهند چراكه معتقدند ديگران قادر به درك مسايل نيستند و درك خودشان از اتفاقات بسيار عميق تر و در بيشتر موارد داراي منبع ماورايي است!
خبر خوب آن است كه در مقايسه با ساير انواع اختلالات شخصيتي، با احتمال بيشتري مي توانيد از وجود شخصيت عجيب و غريب در همان ابتداي رابطه مطلع شويد.
همچنين اسكيزوتايپال ها غالبا از ورود به روابط اجتماعي دوري مي كنند و اكثر عمرشان را در تنهايي به سر مي برند.
ساير مشكلات اسكيزوتايپال ها در جامعهمتاسفانه اين دسته از افراد جامعه، از امنيت شغلي بسيار پاييني برخوردارند، در روابط كاري شان خراب كاري هاي زيادي دارند، در حضور ديگران اضطراب زيادي را تجربه كرده و افكار عجيب بيشتري را به زبان مي آورند.
اسكيزوتايپال ها غالبا در رعايت بهداشت عمومي نيز با مشكل مواجه اند چرا كه سير كردن در دنياي توهمات و خرافات زماني براي رسيدگي به خود باقي نمي گذارد و همين مساله باعث مي شود تا از جانب ديگران بيشتر طرد شوند.
حساسيت فوق العاده ي آن ها نسبت به طرد نيز باعث مي شود تا با هر بار طرد شدن بيشتر در لاك تنهايي خودشان فرو روند و اين چرخه ي معيوب همواره تداوم خواهد داشت.
 خوشبختانه اين گروه از مبتلايان مي توانند با استفاده از دارو و درمان روانشناختي همزمان، زندگي راحت تر و كم عارضه تري را سپري كنند اگرچه امكان تغيير ويژگي هاي شخصيتي به دليل ماهيت اين دسته از اختلالات وجود ندارد.

منبع: مشاور كو - مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين - از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

اسكيزوتايپال به معناي عجيب و غريب است. حتي اگر با اين اختلال آشنا نباشيد، با مشاهده ي افكار عجيب و غريب، رفتارهاي عجيب و ظاهر متفاوت فرد مبتلا متوجه خواهيد شد كه با يك اسكيزوتايپال مواجه هستيد.
ممكن در صحبت هاي او با ادعاهايي خراقي و نامتناسب با فرهنگ خودش مانند قدرت تله پاتي، سفر به ماه، كشف بعد چهارم و موارد عجيب و غريب مشابهي رو به رو شويد كه كاملا خرافي و خلاف واقع است.
به عنوان مثال ممكن است در بين مردم عادي باورهاي خرافي مانند “به هم زدن قيچي باعث دعوا مي شود” از زمان هاي گذشته به جا مانده باشد اما تفكر فرد مبتلا به اين اختلال، از مجموعه ي بسيار زيادي از اين باورها تشكيل شده است كه عميقا به آن ها معتقد است.

اختلال شخصيت اسكيزوتايپال – مشاوركوافراد با اختلال شخصيت اسكيزوتايپالچنين فردي معتقد است دلايل همه ي رفتارهاي را از قبل پيشگويي مي كند، ديگران با او خصومت دارند، از قدرتي ماورايي براي اثرگذاري بر محيط برخوردار است و مي تواند با افكار جادويي اش ديگران را تحت تاثير قرار دهد.   
اين افراد عحيب و غريب نيز مانند ساير مبتلايان به اختلالات شخصيتي از درمان قطعي برخوردار نخواهند بود و از طريق درمان هاي دارويي و روانشناختي همزمان، تنها علايم شان كاهش مي يابد.
با ادامه ي متن همراه باشيد تا شما را علل، نشانگان و روش هاي درماني اين اختلال شخصيتي بيشتر آشنا كنيم.
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟در صورتي كه حداقل ۵ مورد از علايم زير را در فردي به صورت همزمان مشاهده كنيد مي توانيد به اين مساله مشكوك شويد كه شايد او از جمله شخصيت هاي عجيب و غريب باشد.
اين آشنايي مي تواند در فرايند انتخاب هايي مانند ازدواج بسيار موثر واقع شود و شما را از تله ي بزرگي به نام اختلال شخصيتي رهايي بخشد.
اين علايم عبارتند از :سوء ظن مداوم و تفكر پارانوئيد (بدبينانه)عواطف محدود و نامتناسبرفتارهاي غير عادي و خاصظاهر عجيب و غريبنداشتن دوست صميميالگوي نافذ نقايص بين فردي و اجتماعياضطراب اجتماعي شديدي كه نه تنها با ادامه يافتن آشنايي كم نمي شود بلكه با افكار بدبينانه نيز همراه است.تفكر عجب و غريب و خرافه گرايي افراطيتكلم عجيب و غريب مانند پرداختن بيش از حد به حواشي، گفتار مبهم و استعاريتفكر و باورهاي سحر آميز موثر بر رفتار مانند سفر به ماه، تله پاتي و…
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟ مشاوركوآيا شخصيت عجيب و غريب همان اسكيزوفرني است؟شايد براي تان اين سوال ايجاد شود كه اين نوع اختلال با شخصيت اسكيزوفرني چه تفاوتي دارد.
در پاسخ بايد بدانيد اين دو اختلال همپوشاني زيادي با يكديگر دارند. با اين تفاوت كه بيماران اسكيزوفرني سوابقي از قطع ارتباط با واقعيت را نيز دارند اما در پيشينه ي اسكيزوتايپال ها شاهدي مبني بر قطع ارتباط با واقعيت ديده نمي شود.
بر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني، اسكيزوتايپال به عنوان “اختلال پيش اسكيزوفرني” و “شبه اسكيزوفرني” نيز شناخته مي شود.
به اين معنا كه با ادامه يافتن مي تواند منجر به قطع ارتباط با واقعيت و تبديل شدن به حادترين اختلال رواني يعني اسكيزوفرني شود.
همچنين نحوه ي تكلم در مبتلايان به اين اختلال قابل فهم است. به اين معنا كه همانند افراد اسكيزوفرن از كلمات بي ربط و غير منطقي كه اصطلاحا “سالاد كلمات” ناميده مي شود استفاده نمي كنند.
همچنين بر خلاف اسكيزوفرن ها كه مدام از شاخه اي به شاخه ي ديگر مي پرند، اسكيزوتايپال ها چنين حالتي را در گفتار نشان نمي دهند.  
بررسي ها نشان دهنده ي آن هستند كه اسكيزوتايپال ها علاوه بر تجربه ي توهم، غالبا به افسردگي نيز مبتلا هستند
آيا اسكيزوتايپال قابل درمان است؟اگرچه فاكتورهايي مانند افكار عجيب و غريب، باورهاي سحر آميز و رفتارهاي تعجب برانگيز از جمله نشانه هاي اصلي اسكيزوتايپال است اما فرد مبتلا به هيچ وجه افكار و رفتارهاي خودش را عجيب و غريب نمي داند.
به همين دليل در صورتي كه درمانگر رفتارهايي توام با قضاوت، مسخره كردن و يا نگرشي انتقاد آميز نسبت به بيمار داشته باشد، درمان به هيچ وجه پيش نخواهد رفت.
در چنين شرايطي فرد مبتلا با احتمال بسيار زيادي درمان را قطع مي كند.
به همين دليل توجه به اين مساله بسيار ضروري است.
در كنار درمان هاي روانشناختي، استفاده از دارو درماني به منظور كاهش افكار عجيب و غريب نيز ضروري است كه تا پايان عمر ادامه خواهد داشت.
ازدواج با محبوب عجيب و غريبعلي رغم نشانگان جادويي اين اختلال، ممكن است آشنايي با فردي كه از اين اختلال رنج مي برد، جالب نيز باشد.
شما با فردي مواجه مي شويد كه ادعاهاي زيادي دارد و در صورت عدم آگاهي ممكن است حتي به او وابسته نيز شويد.
آنچه ازدواج با محبوب عجيب و غريب را دشوار مي كند، افكار پارانويايي مدوام، انتساب به خود، و الگوي نافد ضعف در روابط فردي و اجتماعي است.
او نمي تواند با ديگران ارتباط اجتماع مطلوبي داشته باشد و دايما رفتارهاي ديگران را حمل بر توهين و تحقير مي داند.
اين فرد با هر يك از رفتارهاي تان به اين فكر مي كند كه مبادا برايش نقشه اي كشيده باشيد!
اما داستان زندگي با اين محبوب عجيب و غريب به همين جا ختم نمي شود.
اختلال شخصيت اسكيزوتايپال مشاوركو (2)لازم است بدانيد كه اسكيزوتايپال ها، ابدا به نظرات و عقايد ديگران بهايي نمي دهند چراكه معتقدند ديگران قادر به درك مسايل نيستند و درك خودشان از اتفاقات بسيار عميق تر و در بيشتر موارد داراي منبع ماورايي است!
خبر خوب آن است كه در مقايسه با ساير انواع اختلالات شخصيتي، با احتمال بيشتري مي توانيد از وجود شخصيت عجيب و غريب در همان ابتداي رابطه مطلع شويد.
همچنين اسكيزوتايپال ها غالبا از ورود به روابط اجتماعي دوري مي كنند و اكثر عمرشان را در تنهايي به سر مي برند.
ساير مشكلات اسكيزوتايپال ها در جامعهمتاسفانه اين دسته از افراد جامعه، از امنيت شغلي بسيار پاييني برخوردارند، در روابط كاري شان خراب كاري هاي زيادي دارند، در حضور ديگران اضطراب زيادي را تجربه كرده و افكار عجيب بيشتري را به زبان مي آورند.
اسكيزوتايپال ها غالبا در رعايت بهداشت عمومي نيز با مشكل مواجه اند چرا كه سير كردن در دنياي توهمات و خرافات زماني براي رسيدگي به خود باقي نمي گذارد و همين مساله باعث مي شود تا از جانب ديگران بيشتر طرد شوند.
حساسيت فوق العاده ي آن ها نسبت به طرد نيز باعث مي شود تا با هر بار طرد شدن بيشتر در لاك تنهايي خودشان فرو روند و اين چرخه ي معيوب همواره تداوم خواهد داشت.
 خوشبختانه اين گروه از مبتلايان مي توانند با استفاده از دارو و درمان روانشناختي همزمان، زندگي راحت تر و كم عارضه تري را سپري كنند اگرچه امكان تغيير ويژگي هاي شخصيتي به دليل ماهيت اين دسته از اختلالات وجود ندارد.

منبع: مشاور كو - مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين - از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

اسكيزوتايپال به معناي عجيب و غريب است. حتي اگر با اين اختلال آشنا نباشيد، با مشاهده ي افكار عجيب و غريب، رفتارهاي عجيب و ظاهر متفاوت فرد مبتلا متوجه خواهيد شد كه با يك اسكيزوتايپال مواجه هستيد.
ممكن در صحبت هاي او با ادعاهايي خراقي و نامتناسب با فرهنگ خودش مانند قدرت تله پاتي، سفر به ماه، كشف بعد چهارم و موارد عجيب و غريب مشابهي رو به رو شويد كه كاملا خرافي و خلاف واقع است.
به عنوان مثال ممكن است در بين مردم عادي باورهاي خرافي مانند “به هم زدن قيچي باعث دعوا مي شود” از زمان هاي گذشته به جا مانده باشد اما تفكر فرد مبتلا به اين اختلال، از مجموعه ي بسيار زيادي از اين باورها تشكيل شده است كه عميقا به آن ها معتقد است.

اختلال شخصيت اسكيزوتايپال – مشاوركوافراد با اختلال شخصيت اسكيزوتايپالچنين فردي معتقد است دلايل همه ي رفتارهاي را از قبل پيشگويي مي كند، ديگران با او خصومت دارند، از قدرتي ماورايي براي اثرگذاري بر محيط برخوردار است و مي تواند با افكار جادويي اش ديگران را تحت تاثير قرار دهد.   
اين افراد عحيب و غريب نيز مانند ساير مبتلايان به اختلالات شخصيتي از درمان قطعي برخوردار نخواهند بود و از طريق درمان هاي دارويي و روانشناختي همزمان، تنها علايم شان كاهش مي يابد.
با ادامه ي متن همراه باشيد تا شما را علل، نشانگان و روش هاي درماني اين اختلال شخصيتي بيشتر آشنا كنيم.
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟در صورتي كه حداقل ۵ مورد از علايم زير را در فردي به صورت همزمان مشاهده كنيد مي توانيد به اين مساله مشكوك شويد كه شايد او از جمله شخصيت هاي عجيب و غريب باشد.
اين آشنايي مي تواند در فرايند انتخاب هايي مانند ازدواج بسيار موثر واقع شود و شما را از تله ي بزرگي به نام اختلال شخصيتي رهايي بخشد.
اين علايم عبارتند از :سوء ظن مداوم و تفكر پارانوئيد (بدبينانه)عواطف محدود و نامتناسبرفتارهاي غير عادي و خاصظاهر عجيب و غريبنداشتن دوست صميميالگوي نافذ نقايص بين فردي و اجتماعياضطراب اجتماعي شديدي كه نه تنها با ادامه يافتن آشنايي كم نمي شود بلكه با افكار بدبينانه نيز همراه است.تفكر عجب و غريب و خرافه گرايي افراطيتكلم عجيب و غريب مانند پرداختن بيش از حد به حواشي، گفتار مبهم و استعاريتفكر و باورهاي سحر آميز موثر بر رفتار مانند سفر به ماه، تله پاتي و…
علايم شخصيت اسكيزوتايپال چيست؟ مشاوركوآيا شخصيت عجيب و غريب همان اسكيزوفرني است؟شايد براي تان اين سوال ايجاد شود كه اين نوع اختلال با شخصيت اسكيزوفرني چه تفاوتي دارد.
در پاسخ بايد بدانيد اين دو اختلال همپوشاني زيادي با يكديگر دارند. با اين تفاوت كه بيماران اسكيزوفرني سوابقي از قطع ارتباط با واقعيت را نيز دارند اما در پيشينه ي اسكيزوتايپال ها شاهدي مبني بر قطع ارتباط با واقعيت ديده نمي شود.
بر اساس راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني، اسكيزوتايپال به عنوان “اختلال پيش اسكيزوفرني” و “شبه اسكيزوفرني” نيز شناخته مي شود.
به اين معنا كه با ادامه يافتن مي تواند منجر به قطع ارتباط با واقعيت و تبديل شدن به حادترين اختلال رواني يعني اسكيزوفرني شود.
همچنين نحوه ي تكلم در مبتلايان به اين اختلال قابل فهم است. به اين معنا كه همانند افراد اسكيزوفرن از كلمات بي ربط و غير منطقي كه اصطلاحا “سالاد كلمات” ناميده مي شود استفاده نمي كنند.
همچنين بر خلاف اسكيزوفرن ها كه مدام از شاخه اي به شاخه ي ديگر مي پرند، اسكيزوتايپال ها چنين حالتي را در گفتار نشان نمي دهند.  
بررسي ها نشان دهنده ي آن هستند كه اسكيزوتايپال ها علاوه بر تجربه ي توهم، غالبا به افسردگي نيز مبتلا هستند
آيا اسكيزوتايپال قابل درمان است؟اگرچه فاكتورهايي مانند افكار عجيب و غريب، باورهاي سحر آميز و رفتارهاي تعجب برانگيز از جمله نشانه هاي اصلي اسكيزوتايپال است اما فرد مبتلا به هيچ وجه افكار و رفتارهاي خودش را عجيب و غريب نمي داند.
به همين دليل در صورتي كه درمانگر رفتارهايي توام با قضاوت، مسخره كردن و يا نگرشي انتقاد آميز نسبت به بيمار داشته باشد، درمان به هيچ وجه پيش نخواهد رفت.
در چنين شرايطي فرد مبتلا با احتمال بسيار زيادي درمان را قطع مي كند.
به همين دليل توجه به اين مساله بسيار ضروري است.
در كنار درمان هاي روانشناختي، استفاده از دارو درماني به منظور كاهش افكار عجيب و غريب نيز ضروري است كه تا پايان عمر ادامه خواهد داشت.
ازدواج با محبوب عجيب و غريبعلي رغم نشانگان جادويي اين اختلال، ممكن است آشنايي با فردي كه از اين اختلال رنج مي برد، جالب نيز باشد.
شما با فردي مواجه مي شويد كه ادعاهاي زيادي دارد و در صورت عدم آگاهي ممكن است حتي به او وابسته نيز شويد.
آنچه ازدواج با محبوب عجيب و غريب را دشوار مي كند، افكار پارانويايي مدوام، انتساب به خود، و الگوي نافد ضعف در روابط فردي و اجتماعي است.
او نمي تواند با ديگران ارتباط اجتماع مطلوبي داشته باشد و دايما رفتارهاي ديگران را حمل بر توهين و تحقير مي داند.
اين فرد با هر يك از رفتارهاي تان به اين فكر مي كند كه مبادا برايش نقشه اي كشيده باشيد!
اما داستان زندگي با اين محبوب عجيب و غريب به همين جا ختم نمي شود.
اختلال شخصيت اسكيزوتايپال مشاوركو (2)لازم است بدانيد كه اسكيزوتايپال ها، ابدا به نظرات و عقايد ديگران بهايي نمي دهند چراكه معتقدند ديگران قادر به درك مسايل نيستند و درك خودشان از اتفاقات بسيار عميق تر و در بيشتر موارد داراي منبع ماورايي است!
خبر خوب آن است كه در مقايسه با ساير انواع اختلالات شخصيتي، با احتمال بيشتري مي توانيد از وجود شخصيت عجيب و غريب در همان ابتداي رابطه مطلع شويد.
همچنين اسكيزوتايپال ها غالبا از ورود به روابط اجتماعي دوري مي كنند و اكثر عمرشان را در تنهايي به سر مي برند.
ساير مشكلات اسكيزوتايپال ها در جامعهمتاسفانه اين دسته از افراد جامعه، از امنيت شغلي بسيار پاييني برخوردارند، در روابط كاري شان خراب كاري هاي زيادي دارند، در حضور ديگران اضطراب زيادي را تجربه كرده و افكار عجيب بيشتري را به زبان مي آورند.
اسكيزوتايپال ها غالبا در رعايت بهداشت عمومي نيز با مشكل مواجه اند چرا كه سير كردن در دنياي توهمات و خرافات زماني براي رسيدگي به خود باقي نمي گذارد و همين مساله باعث مي شود تا از جانب ديگران بيشتر طرد شوند.
حساسيت فوق العاده ي آن ها نسبت به طرد نيز باعث مي شود تا با هر بار طرد شدن بيشتر در لاك تنهايي خودشان فرو روند و اين چرخه ي معيوب همواره تداوم خواهد داشت.
 خوشبختانه اين گروه از مبتلايان مي توانند با استفاده از دارو و درمان روانشناختي همزمان، زندگي راحت تر و كم عارضه تري را سپري كنند اگرچه امكان تغيير ويژگي هاي شخصيتي به دليل ماهيت اين دسته از اختلالات وجود ندارد.

منبع: مشاور كو - مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين - از اختلال شخصيت اسكيزوتايپال چه مي دانيد؟

رازهاي ناگفته رابطه جنسي موفق

بر اساس آمارهاي ارايه شده از طرف سازمان بهداشت جهاني، برقراري رابطه ي جنسي مطلوب يكي از مهم ترين مولفه هاي تعيين كننده ي رضايت زندگي افراد است كه مي تواند كيفيت زندگي و سلامت جسمي و رواني را تا حد زيادي تحت تاثير قرار دهد.


پژوهش ها نشان مي دهند كه ملاك برقراري رابطه ي جنسي لذت بخش در مردان و زنان تا حدودي متفاوت است و در اين مطلب قصد داريم تا از طريق توضيحات بيشتر به اين مطلب بپردازيم كه زنان براي برقراري رابطه ي جنسي مطلوب نيازمند چه شرايطي هستند.
رازهاي ناگفته ي رابطه جنسي موفقرازهاي ناگفته ي رابطه جنسي موفق رابطه جنسي از چه مراحلي تشكيل شده است؟به طور كلي عملكرد جنسي زنان از سه مرحله تشكيل شده است:
ميل جنسيبرانگيختگي جنسيارگاسمبنابراين ايجاد اختلال در هر يك از اين سه مرحله مي تواند باعث اختلال در عملكرد فرد و ايجاد اختلال جنسي شود.
آمارها نشان مي دهند كه تقريبا ۴۰ درصد از زنان شكلي از اختلالات جنسي را درزندگي زناشويي تجربه مي كنند كه رقمي حدود يك سوم آن ها از كمبود ميل جنسي و يك چهارم شان از عدم تجربه ي ارگاسم ناراضي هستند.
اين مساله نشان دهنده ي آن است كه برخورداري از مهارت هاي جنسي مي تواند از طريق افزايش برانگيختگي جنسي، احتمال تجربه ي ارگاسم را بيشتر كند.
آيا چاقي در عملكرد جنسي زنان موثر است؟بررسي هاي پژوهشي انجام شده در خصوص رابطه ي چاقي و توده ي بدني با عملكرد جنسي در زنان نشان دهنده ي آن است كه
رابطه ي مثبت معناداري بين توده بدني و عملكرد جنسي وجود ندارد.
بر اساس اين نتايج، پژوهشگران چنين نتيجه گرفته اند كه عملكرد جنسي مطلوب در زنان پديده اي چند بعدي  و رواني- جسمي است كه صرف داشتن اضافه وزن نمي تواند آن را تبيين كند.
به همين دليل به نظر مي رسد موفقيت در ايجاد رضايت جنسي، امري يادگرفتني و نيازمند آموزش است.
چگونه يك رابطه ي جنسي فراموش نشدني را تجربه كنيم؟پژوهش هاي انجام شده درخصوص رابطه ي جنسي فراموش نشدني حاوي نتايج جالبي است.
در اين تحقيقات كه شركت كنندگاني از فرهنگ ها و سطوح مختلف اجتماعي، اقتصادي و سني حضور داشتند، تجارب رابطه ي جنسي فراموش نشدني مورد بررسي قرار گرفت.
به گفته ي تعداد قابل توجهي از شركت كنندگان، آيتم هايي مانند جذابيت ظاهري، تجربه ي ارگاسم و حالات جسماني صرف، در رده ي آخر عوامل تاثير گذار بر سكس موفق رده بندي شد.
نتايج اين پژوهش نشان داد، اين تجربه‌هاي ذهني‌ هستند كه يك رابطه جسمي را به يك تجربه فراموش نشدني و بهينه تبديل مي كنند.
چگونه يك رابطه ي جنسي فراموش نشدني را تجربه كنيم؟چگونه يك رابطه ي جنسي فراموش نشدني را تجربه كنيم؟اين فاكتورهاي ذهني عبارتند از:حضورمنظور از اين مولفه آن است كه فرد در حين انجام رابطه ي جنسي بتواند كاملا در آن لحظه حضور داشته باشد و هيچ گونه فكر آشفته و پراكنده اي را در ذهنش تجربه نكند.
يكي‌ شدنتجربه ي حس ارتباط قوي با فردي ديگرمي تواند بسيار حيرت انگيز باشد.
در صورتي كه در برقراي رابطه جنسي، طرفين بتوانند از طريق ارتباط گيري رواني، اين احساس را تجربه كنند رابطه ي جنسي ان ها مي تواند به رفتاري منحصر به فرد و فراموش نشدني تبديل شود.
بر اساس اين ديدگاه، مي توان گفت احساس يكي شدن به عنوان يك فاكتور مهم رواني مي تواند متمايز كننده ي رابطه انسان از حيوانات باشد و غناي تجارب جنسي آدمي را به رخ بكشد.
نقش صميميت رابطه جنسي موفقمنظور شركت كنندگان از اين مولفه نوعي فهم شوهواني و جنسي طرفين ازيكديگر است كه توام با تمايل عميق جنسي، اعتماد و احساسا امنيت است.
به همين دليل است كه افراد ،تجارب جنسي با ديگراني كه به شدت به آن ها علاقمند بوده اند و در كنارشان احساس امنيت زيادي را تجربه كرده اند را فراموش نمي كنند.
تبادلدر صورتي كه فرد بتواند با حساسيت و ظرافت كلامي و غير كلامي، طرف مقابلش را دريابد و با او گفتار و رفتاري خارج از هرگونه قاعده مندي ايجاد كند، مي توان گفت، تبادل شكل گرفته است.
بنابراين براي رسيدن به چنين تجربه اي لازم است خودتان را رها كنيد، از آداب و رسوم و نقش هاي كليشه اي روزمره فاصله بگيريد و طرف مقابل تان را با تمام وجود دريابيد.
اصالت و خود بودنخودتان باشيد. براي اين كار لازم است دست از شرم، خجالت و خودكنترلي برداريد و بدون ترس از قضاوت طرف مقابل تان رفتار كنيد.
فكر كردن به اينكه ممكن است ديگران در موردتان دچار سوء تفاهم شوند مي تواند مانع از عملكرد خودانگيخته تان شود و رابطه ي جنسي تان را بي روح و تصنعي كند.
استعلادر اين وضعيت ممكن است احساس كنيد گذر زمان را درك نكرده ايد و حالتي از شوق، خوشحالي و صلح دروني بر وجودتان حاكم است.
ماجراجويي در رابطه جنسي موفقشركت كنندگان تحقيق حاضر، ماجراجويي را به صورت نوعي از احساس بازي گوشي به منظور كشف و آزمايش تعريف كردند.
بخاطر داشته باشيد كه در حين برقراري رابطه جنسي، مي توانيد بدن طرف مقابل تان را كشف كنيد و از طريق آزمون و خطا روش هاي لذت بخش تر رابطه را متوجه شويد.
ماجراجويي در رابطه جنسي موفقماجراجويي در رابطه جنسي موفق – مشاوركواهداحتي اگر گاردها و حصارهاي زيادي به دور خودتان كشيده باشيد، مي توانيد با كنار گذاشتن آن ها و هديه دادن بي حد و مرز وجودتان به شريك جنسي تان، در لذتي فراموش نشدني قرار شويد.
در حقيقت اهدا به معناي آن است كه جسم و روح تان را در قالب هديه اي ارزنده به طرف مقابل تان تقديم مي كنيد و از طريق آن، لذت رواني فراموش نشدني را به دست مي آوريد.
بر اساس نتايج اين تحقيق، مي توان گفت تجربه ي جنسي موفقيت آميز بيش از آنكه تجربه اي جسمي باشد، تجربه اي رواني است و براي موفقيت در آن نياز به ايجاد اتباطي عميق و صميمانه داريد.
براي اين منظور، بهتر است قبل از اقدام به برقراي رابطه، كدورت ها را رفع كنيد و با احساس واقعيتي صميميت، رابطه تان را لذت بخش تر كنيد.
منبع: مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين - رازهاي ناگفته رابطه جنسي موفق

روان شناسي/روان درماني آدلريان

روان شناسي / روان درماني آدلريان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان يك روان پزشك تاثير گذار در طول تاريخ، در اوايل قرن ۲۰ ام توجه فلسفي را در سطح جهاني، به ايده هايي جلب كرد كه نسبتا جديد بودند.


وي بر اين عقيده بود كه شناخت دقيق و نزديك از وضعيت اجتماعي فرد، از طريق بررسي عواملي از قبيل ترتيب ولادت، سبك زندگي، و آموزش والديني، يك امر ضروري مي باشد.
آدلر معتقد است كه هر فردي تلاش مي كند كه به يك شخص مهمي تبديل شود و احساس خوبي داشته باشد.
فهرست مطالبتاريخچه روان شناسي آدلريانروان درماني آدلريان۴ مرحله مربوط به روش درماني آدلريانانواع روش هاي درماني آدلريانشناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريانمحدوديت هاي روان شناسي آدلريانروان شناسي / روان درماني آدلريانروان شناسي / روان درماني آدلريانتاريخچه روان شناسي آدلريانآدلريان قبل از ورود به دنياي روان پزشكي و در اوايل دهه ۱۹۹۰، زندگي و دوران حرفه اي خود را به عنوان يك چشم پزشك از سال ۱۹۸۵ شروع كرد.
وي به شدت مجذوب نظريه هاي سيگموند فرويد[۳] در مورد رفتار بشري  شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بي بدليل از مفاهيم روانكاوي فرويد كه قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع كرد.
در سال ۱۹۰۷، يك فردي كه طرفدار و حامي فرويد بود، از آدلر دعوت كرد كه به عضويت حوزه و گروه داخلي وي در بيايد – توسط يك گروهي، بحث منحصر به فردي در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهاي مربوط به يك نهضت روان كاوي را ايجاد كنند.
در نهايت، به دليل اختلافات نظري، آدلر و فرويد از يكديگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پيشتاز رهيافت جديدي در يك روش درماني جديد شد و بلافاصله مكتب روان شناسي فردي را راه اندازي كرد.
در اين سيستم جديد، تاكيد بر اهميت مطالعه كليه افراد بود. نظريه آلد، به صورت رسمي در انجمن تفكر روان شناسي آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسي فردي شروع به چاپ كرد.
روان درماني آدلريانآدلر در حوزه مربوط به نظريه كلي شخصيت، روان درماني، و آسيب شناسي رواني پيش قدم بود، و روان شناسي آدلريان، بر توانايي شخصي در پذيرش احساس نابسندگي يا نالايقي و داشتن موقعيت پايين تر نسبت به بقيه افراد تاكيد دارد.
وي بر اين عقيده است كه فرد در زماني كه مورد تشويق قرار مي گيرد و احساس شايستگي و احترام در وي شكل مي گيرد، پاسخگويي و مشاركت بهتري را از خود نشان مي دهد.
در شرايط معكوس و در زماني كه فرد مورد مخالفت قرار مي گيرد و دلسرد مي شود، وي يك رفتار ناكارا از خود نشان مي دهد كه بيانگر ايجاد يك حالت رقابتي، شكست و عقب كشيدن در وي مي باشد.
زماني كه روش هاي گفتاري، براي تاثيرات مثبت تشويق مورد استفاده قرار گيرند، احساس بي نقص بودن و خوش بيني در فرد افزايش مي يابد.
آدلر به شدت بر اين عقيده بود كه“بچه اي كه برخورد بدي با آن مي شود به يك بچه ترسو و دلسرد تبديل مي شود”، و الگوهاي رفتاري با كودكان بايد در حد چشم گيري ارتقا يابند تا حس مقبوليت، مهم بودن و احترام در آنان ايجاد شود و اين احساس خوب تمام وجود كودك را در بر گيرد.
آدلر معتقد بود كه احساس ناشايستگي و پست بودن، به خصوص در زماني كه فرد در سنين پايين احساس حقارت شخصيتي مي كند، مي تواند در نتيجه ترتيب تولد ايجاد شود.
همچنين عواملي از قبيل وجود يك محدوديت و معلوليت فيزيكي يا نبود همدلي اجتماعي براي ساير افراد، مي تواند منجر به ايجاد چنين احساسي در فرد شود.
مبتني بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادياين روش درماني، توجه خاصي بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادي دارد كه در دوران بچگي توسعه يافته است.
متخصصان باليني كه از اين روش درمان استفاده مي كنند، به شدت معتقدند كه اين استراتژي ها، پيشروهايي براي خود شناسي و رفتارهاي بعدي بوده و به صورت مستقيم بر نحوده ادراك فرد از خودش و ديگران در طول زندگي تاثير گذار است.
با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.
با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.
. با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.
با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.
۴ مرحله مربوط به درمان با استفاده از روش آدلريانيك درمانگر آدلرياني به افراد در درك تفكرات، محرك ها و عواطفي، كه بر سبك زندگي آنها تاثير گذار است، كمك مي كند.
همچنين در طول درمان، درمان جو مورد تشويق قرار مي گيرد تا با توسعه بينش ها، مهارت ها و رفتار هاي جديد، يك روش كاراتر و مثبت تري را در زندگي خود بدست آورد.
همه اين موارد از طريق چهار مرحله درمان آدلريان به دست مي آيد:
ضرورت پيدا كردن يك درمانگريك رابطه صحيح درماني مابين درمان گر و شخصي كه مورد درمان است، ايجاد مي شود و آنها توافق مي كنند كه با يكديگر همكاري كنند تا بتوانند به صورت موثر و صحيحي مشكل را شناسايي كنند.
ارزيابيدرمانگر افراد را تشويق مي كند تا در مورد گذشته شخصي خودشان، گذشته خانواده شان، يادآوري هاي اوليه، عقايد، احساسات و محرك هاي خودشان صحبت كنند.
اين كار كمك مي كنند تا الگوي زندگي كلي فرد مشخص شود.
اين الگوي كامل زندگي شخصي شامل عواملي مي باشد كه ممكن است در مراحل اوليه درمان، به عنوان عوامل بي اهميت يا بي ربط در نظر گرفته شوند.
بينشبه فرد در حال درمان كمك مي شود تا روش هاي تفكر جديدي در مورد موقعيت خودش داشته باشد و اين روش ها را توسعه دهد.
جهت گيري مجدد و اصلاح بينش:درمانگر به فرد كمك مي كند تا اقدامات جبراني و موثري را بكارگيرد كه منجر به تقويت بينش جديد يا تسهيل بينش هاي بعدي مي شود.
شناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريانافرادي كه به درمان مراجعه مي كنند، مي خواهند تا بينش و ديدگاه خودشان را نسبت به رفتارهايشان تغيير دهند و واكنش مناسبي نسبت به وضعيت هاي مختلف زندگي خودشان داشته باشند.
روان درماني آدلريان، از يك فرايند شناسايي ارزشهاي آدلرياني استفاده مي كند، به نحوي كه شخص تحت درمان به صورت يك تشكيلات و سازمان مربوط به حيات شخصي معرفي مي شود كه شامل ترتيب تولد، بافت اجتماعي و ديگر فعاليت هاي محرك خارجي است و دربرگيرنده تاثيرات والديني مي باشد.
با شناخت اين تشكيلات و نحوه تاثير آن بر ارزش ذاتي، مقبوليت و انتظارات، يك فرد مي تواند شروع به پذيرش عواطفي كند كه آنها به عنوان يك كودك، نسبت به اتفاقات تجربه شده دارند.
اين پروسه ادراك، به افارد تحت درمان كمك مي كند تا ارزش هاي ذاتي صحيح خودشان را كه مستقل از بقيه مي باشد، شناسايي كنند (اين اتفاق ممكن است بار اولي باشد كه براي يك فرد صورت مي گيرد).
شناسايي ارزش هاي آدلريانيشناسايي ارزش هاي آدلرياني به فرد اجازه مي دهد تا با يك ديد جديدي كه تغييرات مثبت را تقويت مي كند، به عقايد قبلي خود نگاه كند.
شناسايي ارزش ها صرفا مربوط به انجام موارد مهم، شناسايي مواردي كه شخصا براي خودتان مهم است، و انجام اقدام موثر كه با راهنمايي اين ارزش ها صورت مي گيرد، مي باشد. 
تمرينات متفاوتي براي كمك به شناسايي ارزش هاي انتخابي بكار گرفته شده است كه به صورت راهنمايي براي هدايت رفتار موثر و ارادي عمل مي كند.
افرادي كه غرق در تفكرات خود مي شوند و تمايل دارند تا با احساسات دردناك مقابله كنند يا از آن اجتناب كنند، در انتخاب اقداماتي كه هدفمند و مطابق با ارزش ها باشد، با مشكل مواجه مي شوند.
از طريق آزاد سازي تفكر از چنين درگيري هايي، آنها به اقداماتي دست مي يابند كه مطابق با ارزش هاي حقيقي آنها بوده و اين افراد، اقدامات كامل و صحيحي را از خودشان بروز مي دهند.
انواع روش هاي درماني آدلريانيروان درماني فردي آدلرياني، درمان مختصر، درمان زوج ها و درمان خانوادگي روش هاي درماني هستند كه به افراد كمك مي كنند تا از احساسات ناكارا و غير مفيد خود خلاص شده و تمركز خود را بر ايجاد اصلاحات در ارزش هاي پذيرفته شده، احساسات و رفتارهايي جلب كنند كه مانعي براي رشد مثبت افراد مي باشد.
تكنيك هاي آدلرياني از مكالمه سوكراتيك[۴] استفاده مي كند تا توسعه مربوط به وضعيت هاي كارا و مفيد را در حوزه هاي مختلفي از قبيل اعتماد به نفس، ارزش دهي به خود، و مهم تلقي كردن خود را رشد دهد.
اين وضعيت منجر به افزايش توانايي فرد براي مشاركت طبيعي و ايجاد روابط محكم مي شود.
بزرگترين هدف اين نوع درمان، از بين بردن عقايد و رفتار ها مخرب (كه فرد به صورت مستقل و ناخودآگاه در مراحل قبل از درمان از آنها استفاده مي كرد) و جايگزيني ابزارهايي مي باشد كه به فرد اجازه مي دهد تا اعتماد به نفس و شخصيت اجتماعي خود را تقويت كند.
محدوديت هاي مربوط به روان شناسي آدلريانيروش درماي آدلريان، يك روش زمان بر بوده و اين رهيافت ممكن است در مورد افرادي كه به دنبال درمان سريع تر يا راه حل هاي سريع در مورد نگراني هاي خودشان هستند، بهترين مطالعه نباشد.
علاوه بر آن، بخش مهمي از اين رهيافت شامل شناسايي اتفاقات صورت گرفته در دوران كودكي مي باشد، و افرادي كه تمايل به بررسي گذشته خانواده يا وضعيت جسمي خودشان ندارند، ممكن است اين رهيافت را يك رهيافت مناسب براي خودشان ندانند.
يك انتقاد ديگري كه به اين رهيافت وارد است كاهش بالقوه اثر بخشي آن، در مورد افرادي است كه داري بينش محدودي بوده و/يا با نگراني هايي مواجه هستند كه بر توانايي كاركرد آنها تاثير دارد.
هر چند كه روش درماني آدلريان در چندين مطالعه تاييد شده است، ولي آزمايش هاي بيشتر مي تواند منجر به فراهم سازي شواهد گسترده تر در مورد كاربرد اين روش شده و حمايت خوبي از مزايايي اين رهيافت به عمل آورد.
مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين

منبع:مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-روان شناسي/روان درماني آدلريان

روان شناسي/روان درماني آدلريان

روان شناسي / روان درماني آدلريان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان يك روان پزشك تاثير گذار در طول تاريخ، در اوايل قرن ۲۰ ام توجه فلسفي را در سطح جهاني، به ايده هايي جلب كرد كه نسبتا جديد بودند.


وي بر اين عقيده بود كه شناخت دقيق و نزديك از وضعيت اجتماعي فرد، از طريق بررسي عواملي از قبيل ترتيب ولادت، سبك زندگي، و آموزش والديني، يك امر ضروري مي باشد.
آدلر معتقد است كه هر فردي تلاش مي كند كه به يك شخص مهمي تبديل شود و احساس خوبي داشته باشد.
فهرست مطالبتاريخچه روان شناسي آدلريانروان درماني آدلريان۴ مرحله مربوط به روش درماني آدلريانانواع روش هاي درماني آدلريانشناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريانمحدوديت هاي روان شناسي آدلريانروان شناسي / روان درماني آدلريانروان شناسي / روان درماني آدلريانتاريخچه روان شناسي آدلريانآدلريان قبل از ورود به دنياي روان پزشكي و در اوايل دهه ۱۹۹۰، زندگي و دوران حرفه اي خود را به عنوان يك چشم پزشك از سال ۱۹۸۵ شروع كرد.
وي به شدت مجذوب نظريه هاي سيگموند فرويد[۳] در مورد رفتار بشري  شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بي بدليل از مفاهيم روانكاوي فرويد كه قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع كرد.
در سال ۱۹۰۷، يك فردي كه طرفدار و حامي فرويد بود، از آدلر دعوت كرد كه به عضويت حوزه و گروه داخلي وي در بيايد – توسط يك گروهي، بحث منحصر به فردي در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهاي مربوط به يك نهضت روان كاوي را ايجاد كنند.
در نهايت، به دليل اختلافات نظري، آدلر و فرويد از يكديگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پيشتاز رهيافت جديدي در يك روش درماني جديد شد و بلافاصله مكتب روان شناسي فردي را راه اندازي كرد.
در اين سيستم جديد، تاكيد بر اهميت مطالعه كليه افراد بود. نظريه آلد، به صورت رسمي در انجمن تفكر روان شناسي آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسي فردي شروع به چاپ كرد.
روان درماني آدلريانآدلر در حوزه مربوط به نظريه كلي شخصيت، روان درماني، و آسيب شناسي رواني پيش قدم بود، و روان شناسي آدلريان، بر توانايي شخصي در پذيرش احساس نابسندگي يا نالايقي و داشتن موقعيت پايين تر نسبت به بقيه افراد تاكيد دارد.
وي بر اين عقيده است كه فرد در زماني كه مورد تشويق قرار مي گيرد و احساس شايستگي و احترام در وي شكل مي گيرد، پاسخگويي و مشاركت بهتري را از خود نشان مي دهد.
در شرايط معكوس و در زماني كه فرد مورد مخالفت قرار مي گيرد و دلسرد مي شود، وي يك رفتار ناكارا از خود نشان مي دهد كه بيانگر ايجاد يك حالت رقابتي، شكست و عقب كشيدن در وي مي باشد.
زماني كه روش هاي گفتاري، براي تاثيرات مثبت تشويق مورد استفاده قرار گيرند، احساس بي نقص بودن و خوش بيني در فرد افزايش مي يابد.
آدلر به شدت بر اين عقيده بود كه“بچه اي كه برخورد بدي با آن مي شود به يك بچه ترسو و دلسرد تبديل مي شود”، و الگوهاي رفتاري با كودكان بايد در حد چشم گيري ارتقا يابند تا حس مقبوليت، مهم بودن و احترام در آنان ايجاد شود و اين احساس خوب تمام وجود كودك را در بر گيرد.
آدلر معتقد بود كه احساس ناشايستگي و پست بودن، به خصوص در زماني كه فرد در سنين پايين احساس حقارت شخصيتي مي كند، مي تواند در نتيجه ترتيب تولد ايجاد شود.
همچنين عواملي از قبيل وجود يك محدوديت و معلوليت فيزيكي يا نبود همدلي اجتماعي براي ساير افراد، مي تواند منجر به ايجاد چنين احساسي در فرد شود.
مبتني بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادياين روش درماني، توجه خاصي بر الگوهاي رفتاري و سيستم هاي اعتقادي دارد كه در دوران بچگي توسعه يافته است.
متخصصان باليني كه از اين روش درمان استفاده مي كنند، به شدت معتقدند كه اين استراتژي ها، پيشروهايي براي خود شناسي و رفتارهاي بعدي بوده و به صورت مستقيم بر نحوده ادراك فرد از خودش و ديگران در طول زندگي تاثير گذار است.
با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.
با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.
. با آزمون اين الگوهاي رفتاري، ما به صورت كاراتري مي توانيم ابزارهاي مورد نياز را براي شناخت ارزش و معناي خود ايجاد كنيم.
با اين روش مي توان تغييراتي ايجاد كرد كه در نهايت منجر به بهبود نتايج درمان بيانجامد.
۴ مرحله مربوط به درمان با استفاده از روش آدلريانيك درمانگر آدلرياني به افراد در درك تفكرات، محرك ها و عواطفي، كه بر سبك زندگي آنها تاثير گذار است، كمك مي كند.
همچنين در طول درمان، درمان جو مورد تشويق قرار مي گيرد تا با توسعه بينش ها، مهارت ها و رفتار هاي جديد، يك روش كاراتر و مثبت تري را در زندگي خود بدست آورد.
همه اين موارد از طريق چهار مرحله درمان آدلريان به دست مي آيد:
ضرورت پيدا كردن يك درمانگريك رابطه صحيح درماني مابين درمان گر و شخصي كه مورد درمان است، ايجاد مي شود و آنها توافق مي كنند كه با يكديگر همكاري كنند تا بتوانند به صورت موثر و صحيحي مشكل را شناسايي كنند.
ارزيابيدرمانگر افراد را تشويق مي كند تا در مورد گذشته شخصي خودشان، گذشته خانواده شان، يادآوري هاي اوليه، عقايد، احساسات و محرك هاي خودشان صحبت كنند.
اين كار كمك مي كنند تا الگوي زندگي كلي فرد مشخص شود.
اين الگوي كامل زندگي شخصي شامل عواملي مي باشد كه ممكن است در مراحل اوليه درمان، به عنوان عوامل بي اهميت يا بي ربط در نظر گرفته شوند.
بينشبه فرد در حال درمان كمك مي شود تا روش هاي تفكر جديدي در مورد موقعيت خودش داشته باشد و اين روش ها را توسعه دهد.
جهت گيري مجدد و اصلاح بينش:درمانگر به فرد كمك مي كند تا اقدامات جبراني و موثري را بكارگيرد كه منجر به تقويت بينش جديد يا تسهيل بينش هاي بعدي مي شود.
شناسايي ارزش ها و روان شناسي آدلريانافرادي كه به درمان مراجعه مي كنند، مي خواهند تا بينش و ديدگاه خودشان را نسبت به رفتارهايشان تغيير دهند و واكنش مناسبي نسبت به وضعيت هاي مختلف زندگي خودشان داشته باشند.
روان درماني آدلريان، از يك فرايند شناسايي ارزشهاي آدلرياني استفاده مي كند، به نحوي كه شخص تحت درمان به صورت يك تشكيلات و سازمان مربوط به حيات شخصي معرفي مي شود كه شامل ترتيب تولد، بافت اجتماعي و ديگر فعاليت هاي محرك خارجي است و دربرگيرنده تاثيرات والديني مي باشد.
با شناخت اين تشكيلات و نحوه تاثير آن بر ارزش ذاتي، مقبوليت و انتظارات، يك فرد مي تواند شروع به پذيرش عواطفي كند كه آنها به عنوان يك كودك، نسبت به اتفاقات تجربه شده دارند.
اين پروسه ادراك، به افارد تحت درمان كمك مي كند تا ارزش هاي ذاتي صحيح خودشان را كه مستقل از بقيه مي باشد، شناسايي كنند (اين اتفاق ممكن است بار اولي باشد كه براي يك فرد صورت مي گيرد).
شناسايي ارزش هاي آدلريانيشناسايي ارزش هاي آدلرياني به فرد اجازه مي دهد تا با يك ديد جديدي كه تغييرات مثبت را تقويت مي كند، به عقايد قبلي خود نگاه كند.
شناسايي ارزش ها صرفا مربوط به انجام موارد مهم، شناسايي مواردي كه شخصا براي خودتان مهم است، و انجام اقدام موثر كه با راهنمايي اين ارزش ها صورت مي گيرد، مي باشد. 
تمرينات متفاوتي براي كمك به شناسايي ارزش هاي انتخابي بكار گرفته شده است كه به صورت راهنمايي براي هدايت رفتار موثر و ارادي عمل مي كند.
افرادي كه غرق در تفكرات خود مي شوند و تمايل دارند تا با احساسات دردناك مقابله كنند يا از آن اجتناب كنند، در انتخاب اقداماتي كه هدفمند و مطابق با ارزش ها باشد، با مشكل مواجه مي شوند.
از طريق آزاد سازي تفكر از چنين درگيري هايي، آنها به اقداماتي دست مي يابند كه مطابق با ارزش هاي حقيقي آنها بوده و اين افراد، اقدامات كامل و صحيحي را از خودشان بروز مي دهند.
انواع روش هاي درماني آدلريانيروان درماني فردي آدلرياني، درمان مختصر، درمان زوج ها و درمان خانوادگي روش هاي درماني هستند كه به افراد كمك مي كنند تا از احساسات ناكارا و غير مفيد خود خلاص شده و تمركز خود را بر ايجاد اصلاحات در ارزش هاي پذيرفته شده، احساسات و رفتارهايي جلب كنند كه مانعي براي رشد مثبت افراد مي باشد.
تكنيك هاي آدلرياني از مكالمه سوكراتيك[۴] استفاده مي كند تا توسعه مربوط به وضعيت هاي كارا و مفيد را در حوزه هاي مختلفي از قبيل اعتماد به نفس، ارزش دهي به خود، و مهم تلقي كردن خود را رشد دهد.
اين وضعيت منجر به افزايش توانايي فرد براي مشاركت طبيعي و ايجاد روابط محكم مي شود.
بزرگترين هدف اين نوع درمان، از بين بردن عقايد و رفتار ها مخرب (كه فرد به صورت مستقل و ناخودآگاه در مراحل قبل از درمان از آنها استفاده مي كرد) و جايگزيني ابزارهايي مي باشد كه به فرد اجازه مي دهد تا اعتماد به نفس و شخصيت اجتماعي خود را تقويت كند.
محدوديت هاي مربوط به روان شناسي آدلريانيروش درماي آدلريان، يك روش زمان بر بوده و اين رهيافت ممكن است در مورد افرادي كه به دنبال درمان سريع تر يا راه حل هاي سريع در مورد نگراني هاي خودشان هستند، بهترين مطالعه نباشد.
علاوه بر آن، بخش مهمي از اين رهيافت شامل شناسايي اتفاقات صورت گرفته در دوران كودكي مي باشد، و افرادي كه تمايل به بررسي گذشته خانواده يا وضعيت جسمي خودشان ندارند، ممكن است اين رهيافت را يك رهيافت مناسب براي خودشان ندانند.
يك انتقاد ديگري كه به اين رهيافت وارد است كاهش بالقوه اثر بخشي آن، در مورد افرادي است كه داري بينش محدودي بوده و/يا با نگراني هايي مواجه هستند كه بر توانايي كاركرد آنها تاثير دارد.
هر چند كه روش درماني آدلريان در چندين مطالعه تاييد شده است، ولي آزمايش هاي بيشتر مي تواند منجر به فراهم سازي شواهد گسترده تر در مورد كاربرد اين روش شده و حمايت خوبي از مزايايي اين رهيافت به عمل آورد.
مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين

منبع:مشاوركو : مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-روان شناسي/روان درماني آدلريان

4اشتباه تربيتي كه پدر و مادر ها مرتكب مي شوند

 

- «همين الان لباست رو بپوش؛ وگرنه اصلا بيرون نمي‌ريم» - «باشه، پس خونه مي‌مونيم!» مكالمه عجيب و غريبي نيست. ممكن است شما هم از دو، سه سالگي فرزندتان به بعد، چندين و چند بار در همين موقعيت قرار گرفته باشيد و وقتي مي‌خواستيد با پسر و دختر بازيگوش‌تان اتمام حجت كنيد، آن‌ها با واكنش‌شان، شما را حيرت‌زده كرده باشند. تربيت كردن بچه‌ها، كار درستي است و اتمام حجت كردن، بعضي وقت‌ها، خيلي هم لازم است، اما قرار نيست هميشه، شما دستور بدهيد و او هم گوش به فرمان‌تان باشد. در ادامه، با بزرگ‌ترين اشتباه‌هايي كه هنگام تربيت فرزندان مرتكب مي‌شويد و هم‌چنين روش درست جايگزين آن، آشنا مي‌شويد. 1.دروغ گفتن يكي از تله‌هاي تربيتي كه والدين در آن مي‌افتند، دروغ گفتن براي ترساندن بچه‌هاست. شايد شما هم براي اين‌كه فرزندتان، كاري را كه از آن سرپيچي كرده، انجام دهد، به دروغ، محلي ترسناك را برايش توصيف كنيد كه همه بچه‌هاي بد و حرف‌گوش‌نكن به آن‌جا مي‌روند. بعد، تهديد كنيد كه اگر آن كار را انجام ندهد، او را به آن مكان مي‌فرستيد. اين موضوع، ذهن كودك شما را پر از ترس مي‌كند و باعث مي‌شود تا مدت‌هاي طولاني، از نزديك شدن به بعضي مكان‌ها يا آدم‌هاي خاص، واهمه داشته باشد. مادري را در نظر بگيريد كه مجبور است سر كار برود و چون نمي‌خواهد دختر خواب‌آلودش، صبح زود و قبل از رسيدن به خانه مادربزرگ، يك گريه و زاري درست و حسابي راه بيندازد، به او مي‌گويد: «اگر همين حالا ساكت نشي، مي‌گم آقاپليسه بياد و ببردت زندان»! واضح است كه از آن به بعد، دختر او، از تمام پليس‌هاي شهر مي‌ترسد. روش درست: دروغ‌هاي مصلحتي، ممكن است گاهي به ياري‌تان بيايند و ترساندن كودك، به شما كمك كند تا او، حرف‌شنوي بيش‌تري داشته باشد، اما توصيه هميشگي كارشناسان تربيت كودك اين است كه با كودك‌تان صادق باشيد. به‌عنوان مثال، اين مادر مي‌توانست به دخترش بگويد: «مي‌فهمم كه دلت نمي‌خواهد صبح زود بيدار شوي و تا خونه مادربزرگ، توي اتوبوس سرپا بايستي، من هم دوست ندارم سر كار بروم، اما مجبورم و چاره ديگري ندارم.» اين روش باعث مي‌شود او، احساس بهتري درباره صبح زود بيدار شدن و... داشته باشد. 2.تهديد كردن يكي ديگر از اشتباهات رايجي كه والدين مرتكب مي‌شوند، تهديد كردن بچه‌هاست. به او نگوييد «اگر دوباره زبانت را دربياوري، تنبيه‌ات مي‌كنم»؛ زيرا وقتي كودك را در چنين شرايطي قرار مي‌دهيد، علاقه او را براي لجبازي با خودتان، دوبرابر مي‌كنيد و مطمئن باشيد او، كار بدش را تكرار خواهد كرد. روش درست: تكرار جمله «اگر باز هم به خواهرت لگد بزني، ديگه هيچ وقت نمي‌آييم پارك»، رفتار كودك شما را تغيير نمي‌دهد، بلكه باعث مي‌شود فكر كند هنوز تا قبل از اين‌كه او را از محل بازي بيرون كنيد، مي‌تواند با چندتا لگد حسابي ديگر، خدمت خواهرش برسد. پس، بهتر است به او تذكر بدهيد كه اگر رفتارش را درست نكند، به خانه برمي‌گرديد و در صورتي كه آن را ناديده گرفت، بدون درنگ، به حرفي كه زده‌ايد، عمل كنيد. اين موضوع باعث مي‌شود او، از جديت شما مطمئن باشد. 3. خراب كردن وجهه پدر ومادر توسط يكديگر پشت هم را خالي كردن مقابل خواسته‌هاي بچه‌ها، يكي ديگر از خطاهايي است كه هر پدر و مادري ممكن است انجام دهند. به‌عنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستني خوردن را تميز كردن اتاق قرار داده، شما هم پيرو اين شرط باشيد و از روي دل‌سوزي، در صورتي كه فرزندتان، اتاقش را مرتب نكرده، به او بستني ندهيد. روش درست: متحد بودن پدر و مادر، يكي از مهم‌ترين مسايلي است كه بايد توسط والدين رعايت شود. ممكن است شما روش‌هاي مختلفي براي تربيت و تنبيه كردن فرزندتان داشته باشيد و مي‌توانيد در مورد آن‌ها با يكديگر صحبت كنيد، اما هرگز سعي نكنيد مقابل فرزندتان، تلاش ديگري را كم‌تر جلوه دهيد. 4. رشوه دادن رشوه دادن به كودكان، آن هم وقتي بايد وظيفه‌شان را انجام دهند، باعث مي‌شود هميشه، از شما توقع جايزه داشته باشند. مادر يك دختر دو ساله، در اين‌باره مي‌گويد: «دختر من، هيچ وقت خوب غذا نمي‌خورد. به همين دليل، يك بار به او پيشنهاد دادم كه اگر غذايش را كامل بخورد، به او شكلات مي‌دهم. از آن پس، او، هر بار پس از اتمام غذايش، از من انتظار شكلات يا آب‌نبات دارد.» روش بهتر: گاهي كار خوب، مستحق جايزه است، اما تشويق كردن بچه‌ها براي خوب رفتار كردن، بهتر از دادن وعده جايزه است. بهتر است به‌جاي به كار بردن جمله «اگر امروز كه رفتيم خانه خاله، پسر خوبي باشي، برايت اسباب‌بازي مي‌خرم»، از جمله «من واقعا به تو افتخار مي‌كنم كه امروز، خانه خاله، پسر خوبي بودي و من را خوش‌حال كردي» استفاده كنيد. راه‌كارهاي پيشنهادي ما اگر فرزندتان، هنگام صحبت با شما، فرياد بزند و شما هم در مقابل، فرياد مي‌زنيد يا به او هشدار مي‌دهيد و عصباني مي‌شويد؟ همه اشتباه مي‌كنند. به همين دليل، خودتان را سرزنش نكنيد و در مقابل، به فرزندتان بگوييد از كاري كه انجام داده‌ايد يا حرفي كه زده‌ايد، پشيمان هستيد و از اين پس، قانون‌هاي جديد در خانه بگذاريد. حتي اگر شما فكر مي‌كنيد كه روش تربيتي كه داشته‌ايد، بايد به‌طور كل تغيير كند، در ابتدا، با دو قانون جديد شروع كنيد و فرزندتان را با 20 قانون جديد، غافل‌گير نكنيد. براي فرزندتان، بيش‌تر از دو يا سه حق انتخاب نگذاريد. به اين ترتيب، مي‌توانيد هميشه او را در كنترل‌تان داشته باشيد. به خودتان و فرزندتان زمان دهيد. تغيير يك رفتار بد، هميشه، زمان مي‌خواهد. فنري كه گاهي درمي‌رود! وقتي دختر خردسالم، از سفر جادويي به خانه پدربزرگ و مادربزرگش برمي‌گردد، مثل فنري مي‌شود كه از جا در رفته؛ بايد با همان تقلا، او را به زندگي برگردانيم. در اين سفر جادويي، او هر كاري مي‌خواهد، مي‌تواند انجام دهد؛ حتي مي‌تواند براي چندين ساعت غذا و خوراكي نخورد، كسي هم با قاشق دنبالش ندود. حالا من و همسرم را تصور كنيد كه بايد با تلاش بسيار، او را دوباره به قوانين زندگي خودمان عادت دهيم. اين حرف‌هاي تكراري، دردسرهاي هميشگي همه والدين است؛ چون همه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها فكر مي‌كنند كه بچه‌هايشان، با روش‌هاي تربيتي كه در پيش گرفته‌اند، حتما نوه‌هاي عزيزتر از جان‌شان را مي‌كُشند. اين وسط، نوه‌ها، از موقعيت پيش آمده نهايت سوءاستفاده! را مي‌كنند و حسابي، پنبه پدر و مادر را پيش پدربزرگ و مادربزرگ مي‌زنند.

منبع: تالار وانشناسي و مشاوره آنلاين ازدواج خانواده تحصيلي همياري ايران - 4اشتباه تربيتي كه پدر و مادر ها مرتكب مي شوند

آموزش عذرخواهي را در تربيت كودك از ياد نبريد

عذرخواهي عمل پسنديده اي است كه كوچك و بزرگ ندارد
هر كسي حتي والدين در انجام خطا در مقابل فرزندشان بايد عذرخواهي كنند تا آنها براي آينده آماده باشند.
معذرت خواهي زمانيكه در خانه جزو قانون باشد به كودك آموزش مي دهد كه اين قانون بر همه يكساناست ،


موجب مي شود كه قانون خانه براي كودك جا بيافتد .
والدين يك الگو به تمام معنا براي كودكان هستند كه اگر يك الگو خوبي براي فرزندشان باشند ،
ديگر لزومي ندارد
يك حرف را مدام تكرار كنند كودك ياد ميگيرد در مقابل اشتباه معذرت بخواهد و آن را درست كند.
كودكان بايد رواج عذرخواهي را در بيان بزرگسالان ببينند زيرا نمي توان با حرف و شعار دادن به رشد كودك
كمك كرد.
حرف پدر و مادر بايد يكسان باشد و كودك دچار دو راهي در انتخاب رفتار درست از غلط نشود
مثلا : اگر پدر در هنگام صحبت كردن با تلفن به دوستش دروغ گفت
اين مسئله در كودك جا مي افتد و هنگام دروغ به عذرخواهي فكرنمي كند
و همين امر رعايت نكات ريز در برابر كودكان براي والدين براي جلوگيري از انحراف رفتار چند برابر مي شود.

منبع: پريسا نجفي ، مركز مشاوره و روانشناسي ايران - آموزش عذرخواهي را در تربيت كودك از ياد نبريد