- «همين الان لباست رو بپوش؛ وگرنه اصلا بيرون نميريم» - «باشه، پس خونه ميمونيم!» مكالمه عجيب و غريبي نيست. ممكن است شما هم از دو، سه سالگي فرزندتان به بعد، چندين و چند بار در همين موقعيت قرار گرفته باشيد و وقتي ميخواستيد با پسر و دختر بازيگوشتان اتمام حجت كنيد، آنها با واكنششان، شما را حيرتزده كرده باشند. تربيت كردن بچهها، كار درستي است و اتمام حجت كردن، بعضي وقتها، خيلي هم لازم است، اما قرار نيست هميشه، شما دستور بدهيد و او هم گوش به فرمانتان باشد. در ادامه، با بزرگترين اشتباههايي كه هنگام تربيت فرزندان مرتكب ميشويد و همچنين روش درست جايگزين آن، آشنا ميشويد. 1.دروغ گفتن يكي از تلههاي تربيتي كه والدين در آن ميافتند، دروغ گفتن براي ترساندن بچههاست. شايد شما هم براي اينكه فرزندتان، كاري را كه از آن سرپيچي كرده، انجام دهد، به دروغ، محلي ترسناك را برايش توصيف كنيد كه همه بچههاي بد و حرفگوشنكن به آنجا ميروند. بعد، تهديد كنيد كه اگر آن كار را انجام ندهد، او را به آن مكان ميفرستيد. اين موضوع، ذهن كودك شما را پر از ترس ميكند و باعث ميشود تا مدتهاي طولاني، از نزديك شدن به بعضي مكانها يا آدمهاي خاص، واهمه داشته باشد. مادري را در نظر بگيريد كه مجبور است سر كار برود و چون نميخواهد دختر خوابآلودش، صبح زود و قبل از رسيدن به خانه مادربزرگ، يك گريه و زاري درست و حسابي راه بيندازد، به او ميگويد: «اگر همين حالا ساكت نشي، ميگم آقاپليسه بياد و ببردت زندان»! واضح است كه از آن به بعد، دختر او، از تمام پليسهاي شهر ميترسد. روش درست: دروغهاي مصلحتي، ممكن است گاهي به ياريتان بيايند و ترساندن كودك، به شما كمك كند تا او، حرفشنوي بيشتري داشته باشد، اما توصيه هميشگي كارشناسان تربيت كودك اين است كه با كودكتان صادق باشيد. بهعنوان مثال، اين مادر ميتوانست به دخترش بگويد: «ميفهمم كه دلت نميخواهد صبح زود بيدار شوي و تا خونه مادربزرگ، توي اتوبوس سرپا بايستي، من هم دوست ندارم سر كار بروم، اما مجبورم و چاره ديگري ندارم.» اين روش باعث ميشود او، احساس بهتري درباره صبح زود بيدار شدن و... داشته باشد. 2.تهديد كردن يكي ديگر از اشتباهات رايجي كه والدين مرتكب ميشوند، تهديد كردن بچههاست. به او نگوييد «اگر دوباره زبانت را دربياوري، تنبيهات ميكنم»؛ زيرا وقتي كودك را در چنين شرايطي قرار ميدهيد، علاقه او را براي لجبازي با خودتان، دوبرابر ميكنيد و مطمئن باشيد او، كار بدش را تكرار خواهد كرد. روش درست: تكرار جمله «اگر باز هم به خواهرت لگد بزني، ديگه هيچ وقت نميآييم پارك»، رفتار كودك شما را تغيير نميدهد، بلكه باعث ميشود فكر كند هنوز تا قبل از اينكه او را از محل بازي بيرون كنيد، ميتواند با چندتا لگد حسابي ديگر، خدمت خواهرش برسد. پس، بهتر است به او تذكر بدهيد كه اگر رفتارش را درست نكند، به خانه برميگرديد و در صورتي كه آن را ناديده گرفت، بدون درنگ، به حرفي كه زدهايد، عمل كنيد. اين موضوع باعث ميشود او، از جديت شما مطمئن باشد. 3. خراب كردن وجهه پدر ومادر توسط يكديگر پشت هم را خالي كردن مقابل خواستههاي بچهها، يكي ديگر از خطاهايي است كه هر پدر و مادري ممكن است انجام دهند. بهعنوان مثال، اگر پدر خانواده، شرط بستني خوردن را تميز كردن اتاق قرار داده، شما هم پيرو اين شرط باشيد و از روي دلسوزي، در صورتي كه فرزندتان، اتاقش را مرتب نكرده، به او بستني ندهيد. روش درست: متحد بودن پدر و مادر، يكي از مهمترين مسايلي است كه بايد توسط والدين رعايت شود. ممكن است شما روشهاي مختلفي براي تربيت و تنبيه كردن فرزندتان داشته باشيد و ميتوانيد در مورد آنها با يكديگر صحبت كنيد، اما هرگز سعي نكنيد مقابل فرزندتان، تلاش ديگري را كمتر جلوه دهيد. 4. رشوه دادن رشوه دادن به كودكان، آن هم وقتي بايد وظيفهشان را انجام دهند، باعث ميشود هميشه، از شما توقع جايزه داشته باشند. مادر يك دختر دو ساله، در اينباره ميگويد: «دختر من، هيچ وقت خوب غذا نميخورد. به همين دليل، يك بار به او پيشنهاد دادم كه اگر غذايش را كامل بخورد، به او شكلات ميدهم. از آن پس، او، هر بار پس از اتمام غذايش، از من انتظار شكلات يا آبنبات دارد.» روش بهتر: گاهي كار خوب، مستحق جايزه است، اما تشويق كردن بچهها براي خوب رفتار كردن، بهتر از دادن وعده جايزه است. بهتر است بهجاي به كار بردن جمله «اگر امروز كه رفتيم خانه خاله، پسر خوبي باشي، برايت اسباببازي ميخرم»، از جمله «من واقعا به تو افتخار ميكنم كه امروز، خانه خاله، پسر خوبي بودي و من را خوشحال كردي» استفاده كنيد. راهكارهاي پيشنهادي ما اگر فرزندتان، هنگام صحبت با شما، فرياد بزند و شما هم در مقابل، فرياد ميزنيد يا به او هشدار ميدهيد و عصباني ميشويد؟ همه اشتباه ميكنند. به همين دليل، خودتان را سرزنش نكنيد و در مقابل، به فرزندتان بگوييد از كاري كه انجام دادهايد يا حرفي كه زدهايد، پشيمان هستيد و از اين پس، قانونهاي جديد در خانه بگذاريد. حتي اگر شما فكر ميكنيد كه روش تربيتي كه داشتهايد، بايد بهطور كل تغيير كند، در ابتدا، با دو قانون جديد شروع كنيد و فرزندتان را با 20 قانون جديد، غافلگير نكنيد. براي فرزندتان، بيشتر از دو يا سه حق انتخاب نگذاريد. به اين ترتيب، ميتوانيد هميشه او را در كنترلتان داشته باشيد. به خودتان و فرزندتان زمان دهيد. تغيير يك رفتار بد، هميشه، زمان ميخواهد. فنري كه گاهي درميرود! وقتي دختر خردسالم، از سفر جادويي به خانه پدربزرگ و مادربزرگش برميگردد، مثل فنري ميشود كه از جا در رفته؛ بايد با همان تقلا، او را به زندگي برگردانيم. در اين سفر جادويي، او هر كاري ميخواهد، ميتواند انجام دهد؛ حتي ميتواند براي چندين ساعت غذا و خوراكي نخورد، كسي هم با قاشق دنبالش ندود. حالا من و همسرم را تصور كنيد كه بايد با تلاش بسيار، او را دوباره به قوانين زندگي خودمان عادت دهيم. اين حرفهاي تكراري، دردسرهاي هميشگي همه والدين است؛ چون همه پدربزرگها و مادربزرگها فكر ميكنند كه بچههايشان، با روشهاي تربيتي كه در پيش گرفتهاند، حتما نوههاي عزيزتر از جانشان را ميكُشند. اين وسط، نوهها، از موقعيت پيش آمده نهايت سوءاستفاده! را ميكنند و حسابي، پنبه پدر و مادر را پيش پدربزرگ و مادربزرگ ميزنند.
۱۰:۳۶
- ۴ بازديد
- ۰ نظر